یکشنبه به علت عارضه مغزی در بیمارستان ولی عصر قم دارفانی را وداع گفت.
یکی از مسئولان بیمارستان حضرت ولیعصر قم دقایقی پیش اعلام کرد: «ایشان به محض سکته مغزی به این بیمارستان منتقل و در بخش ICU بستری شدند اما قبل از بستری دارفانی را وداع گفته بودند».
آیتاللهالعظمی محمد بهجت فومنی در اواخر سال ۱۳۳۴ ه.ق. در خانوادهای دیندار و تقوا پیشه، در شهر مذهبی فومن واقع در استان گیلان، چشم به جهان گشود. هنوز ۱۶ ماه از عمرش نگذشته بود که مادرش را از دست داد و از اوان کودکی طعم تلخ یتیمی را چشید.
درباره نام آیتالله بهجت خاطرهای شیرین از یکی از نزدیکانشان نقل شده است که ذکر آن در اینجا جالب مینماید، و آن اینکه: «پدر آیتالله بهجت در سن ۱۶-۱۷ سالگی بر اثر بیماری وبا در بستر بیماری میافتد و حالش بد میشود به گونهای که امید زنده ماندن او از بین میرود وی میگفت: “درآن حال ناگهان صدایی شنیدم که گفت با ایشان کاری نداشته باشید، زیرا ایشان پدر محمد تقی است”».
کربلایی محمود بهجت، پدر آیتالله بهجت از مردان مورد اعتماد شهر فومن بود و درضمن اشتغال به کسب و کار، به رتق و فتق امور مردم می پرداخت و اسناد مهم و قباله ها به گواهی ایشان میرسید. وی اهل ادب و از ذوق سرشاری برخوردار بوده و مشتاقانه در مراثی اهل بیت علیهم السلام به ویژه حضرت ابا عبداللهالحسین علیه السلام شعر میسرود، مرثیههای جانگدازی که اکنون پس از نیم قرن هنوز زبانزد مداحان آن سامان است.
آیتالله بهجت در کودکی تحت تربیت پدری چنین که دلسوخته اهل بیت علیهمالسلام به ویژه سیدالشهداء علیه السلام بود، و نیز با شرکت درمجالس حسینی و بهره مندی از انوار آن بارآمد. ازهمان کودکی از بازیهای کودکانه پرهیز میکرد و آثار نبوغ و انوار ایمان در چهرهاش نمایان بود، و عشق فوقالعاده به کسب علم و دانش در رفتارش جلوهگر.
تحصیلات:
تحصیلات ابتدایی را در مکتب خانه فومن به پایان برد و پس از آن درهمان شهر به تحصیل علوم دینی پرداخت. به هرحال، روح کمال جو و جان تشنه او تاب نیاورد و پس از طی دوران مقدماتی تحصیلات دینی در شهر فومن، به سال ۱۳۴۸ ه.ق. هنگامی که تقریباً ۱۴ سال از عمر شریفش میگذشت به عراق مشرّف شد و در کربلای معلّی اقامت گزید.
بدین سان، آیتالله بهجت حدود چهار سال در کربلای معلّی میماند و از فیوضات سید الشهداء علیهالسلام استفاده نموده و به تهذیب نفس میپردازد و در طی این مدت بخش معظمی از کتابهای فقه و اصول را در محضر استادان بزرگ آن دیار مطهّر میخواند.
در سال ۱۳۵۲ه.ق. برای ادامه تحصیل به نجف اشرف مشرّف میگردد و قسمتهای پایانی سطح را در محضر آیات عظام از آن جمله مرحوم آیتالله آقا شیخ مرتضی طالقانی به پایان میرساند. با این همه، همّت او تنها مصروف علوم دینی نبوده، بلکه عشق به کمالات والای انسانی هماره جان ناآرام او را به جستجوی مردان الهی و اولیاء برجسته وا میداشته است.
یکی از شاگردان آیتالله بهجت میگوید: «در سالهای متمادی که در درس ایشان شرکت میجویم هرگز نشنیدهام که جز در موارد نادر درباره خود مطلبی فرموده باشد. از جمله سخنانی که از زبان مبارکش درباره خود فرمود، این است که در ضمن سخنی به مناسبت تجلیل از مقام معنوی استاد خود حضرت آیتالله نائینی(ره) فرمود: “من در ایام نوجوانی در نماز جماعت ایشان شرکت مینمودم، و از حالات ایشان چیزهایی را درک میکردم”».
سیر و سلوک وعرفان
آیتالله بهجت، در ضمن تحصیل و پیش از دوران بلوغ، به تهذیب نفس و استکمال معنوی همّت گمارده، و در کربلا در تفحّص استاد و مربی اخلاقی بر آمده و به وجود آقای قاضی که در نجف بوده پی میبرد. و پس از مشرف شدن به نجف اشرف از استاد برجسته خویش آیتالله شیخ محمد حسین اصفهانی کمپانی استفادههای اخلاقی مینماید.
آیتالله مصباح در این باره میگوید: «پیدا بود که از نظر رفتار هم خیلی تحت تأثیر مرحوم آقا شیخ محمد حسین اصفهانی بودند، چون گاهی مطالبی را از ایشان با اعجابی خاص نقل میکردند، و بعد نمونههایش را ما در رفتار خود ایشان میدیدیم. پیدا بود که این استاد در شکل گرفتن شخصیت معنوی ایشان تأثیر بسزایی داشته است».
همچنین در درسهای اخلاقی آقا سید عبدالغفار در نجف اشرف شرکت جسته و از آن استفاده مینموده، تا اینکه در سلک شاگردان حضرت آیتالله سید علی قاضی(ره) در آمده و در صدد کسب معرفت از ایشان بر میآید، و در سن ۱۸ سالگی به محضر پر فیض عارف کامل حضرت آیتالله سید علی آقای قاضی بار مییابد، و مورد ملاطفت و عنایات ویژه آن استاد معظّم قرار میگیرد و در عنفوان جوانی چندان مراحل عرفان را سپری میکند که غبطه دیگران را بر میانگیزد.
به هر حال، بزرگانی که تقید به جهات عبادی و معنوی داشتند در آن عصرها زیاد بودند. متأسفانه در عصر ما کمتر این نمونهها را مشاهده میکنیم. البته علم غیب نداریم، شاید آن کسانی که پیشتر در حرمها این عبادتها را انجام میدادند حالا در خانههایشان انجام میدهند، ولی میشود اطمینان پیدا کرد که تقید به اعمال عبادی و معنوی سیر نزولی داشته و این بسیار جای تأسف است.
سلام مطلبی بذار که قابل استناد باشه
مطلب خوب بود ولی طولانی
برای اینکه مخاطب اذیت نشه وسط متن چند تا تیتر میانی بذار و از فونت و اندازه مختلف استفاده کن همچنین رنگ ها..
یاعلی